چو دزدی با چراغ آید !

با سلام

در مطالب و پستهای مختلف راجع به طب سنتی گشتی میزدم، برخورد کردم به مطلبی از جناب آقای دکتر منتظر که در پی آن جناب آقای دکتر دهقانی طی نامه پاسخ داده اند و همینطور آقای دکتر منتظر که تبدیل شده به چند نامه نگاری جالب در وصف طب سنتی که برای من بسیار جالب بود، شما هم ببینید و نظر دهید :

 شروع مطلب دکتر منتظر :

یکی از تهدیدهای مهم در حوزه طب اسلامی و سنتی حضور افرادی است که این مکتب درمانی را فرصت خوبی برای کسب آمال و منافع خود دیده اند و با گفتار و رفتار خود، ضربه های شدیدی به حرکت رو به رشد آن وارد می آورند . البته بنده یقین دارم که حجم تخلف ها و سوء استفاده ها (از نحوه تجویز دارو گرفته تا اقدامات جراحی) در سیستم طب رایج خیلی بیشتر است و بر این اساس نسبت به صداقت کسانی که تخلف عده ای معدود در طب سنتی را پر رنگ جلوه داده و آن را به حساب همه می نویسند لیکن در برابر تخلف های وسیع پزشکان رایج سکوت می کنند، تردید دارم لیکن از آنجایی که می گویند: «اگر می خواهی چیزی را خراب کنی از آن بد دفاع کن»، عملکرد اطبای سنتی سودجو را که بعضاً در رسانه ها حاضر شده و تالیفاتی غیر دقیق و تبلیغاتی نیز از خود منتشر نموده اند و با چراغی که دلسوزان سلامت جامعه بر ویرانه های طب سنتی برافروخته اند، در پی روشنایی بخشیدن به دنیای تاریک خود هستند، بسیار تهدید کننده می دانم. تصور کنید حال و روز بیماری که از درمانهای رایج سرخورده شده و به یکی از این تاجران طب سنتی متوسل شده و از او می پرسد که آیا سرطان پیشرفته ام قابل علاج است؟ و طبیب به او اطمینان می دهد که خوب می شود آنگاه او را به منشی ارجاع داده و منشی به بیمار مستاصل می گوید، هزینه اش می شود 34 میلیون تومان که نصف آن را الان باید پرداخت کنید!! این قضیه را دیشب بیماری که به دکتر......مراجعه کرده بود برایم تعریف کرد.

آنگاه انتظار داریم چه بر سر نهال نوپای طب سنتی که بعد از قرن ها مجددا سر برآورده چه بیاید؟ و چه بر سر اعتماد عمومی بیاید؟

بنده در اینجا اولاً به رسانه ملی توصیه می کنم که دقت کنند چه افرادی را به نام طب اسلامی و سنتی به جامعه معرفی می کنند؟ ثانیا به مخالفین مغرض و فرصت طلب طب سنتی تذکر می دهم که از آب گل آلود ماهی نگیرند و در نقد خود منصف باشند و تخلف این عده معدود را به پای طب سنتی محسوب نکرده همه را با یک چوب نزنند و ثالثا از مردم عزیز می خواهم همکاری نموده در انتخاب پزشک و مرکزی که مراجعه می کنند دقت کرده و صرفاً تحت تاثیر اسم و نام و شهرت آن فرد قرار نگیرند و در صورت مواجهه با چنین تخلفاتی آن را گزارش کرده و به سایرین نیز آگاهی دهند تا انشاء الله شیرینی طب اسلامی و سنتی به کام مگس های آن تلخ شود .

دکتر دهقانی:اولا تعداد کسانی که رسما و منحصرا به نام طب سنتی کار میکنند به نسبت به بقیه بسیار کمتر است. بنابراین حجم تخلفات دوستان شما بسیار بیشتر است.
صد البته شما فقط تخلفاتی که دوست دارید را در نظر میگیرید که اگر تخلفات قانونی و اخلاقی و رعایت حقوق بیمار از جمله ارائه اطلاعات صحیح بدون بزرگنمایی و ... را هم به آن اضافه کنید بسیار بیشتر میشود.
اما شما چه ملاکی را برای مراکز قابل قبول طب سنتی معرفی میکنید؟
لابد مراکزی که به نحوی شما با آنها رابطه دارید؟ یا مثلا از آنها گواهی هرچند نامعتبر دارید؟
مثلا به نظر شما اگر مرکزی از وزارت بهداشت گواهی نداشته باشد احتمالا ایرادی ندارد اما اگر شما آن را بپسندید ایرادی ندارد.
پس با اجازه شما من پیشنهاد میدم بیماران به فعلا به مراکز دانشگاهی که کم نیستند مراجعه کنند و بعد از آن به کسانی که در این مورد تحصیل کرده اند.
همچنین توصیه اکید میکنم از مراجعه به غیر پزشک پرهیز کنند.
شما تائید می فرمایید؟
نکته بعدی. این افرادی که در رسانه ها می آیند و آبروی طب سنتی را می برند شما اخیرا شناخته اید؟ چرا تاکنون چیزی نگفتید؟ چرا امروز تصمیم گرفتید که حسابتان را از آنها جدا کنید؟ نکند به این دلیل که تا دیروز بازارگرمی آنها به نفع شما هم بود!
پس لطف کنید رسما از طریق مجاری قانونی اقدام کنید و مطمئن باشید من و سایر همکارانی که دلسوز مردم هستند چه طب سنتی کار کنند یا نه با شما همکاری میکنند.
پس اگر تصمیم جدی دارید بفرمایید تا هماهنگ کنیم برای یک اقدام قانونی! اگر هم قصدتان جدی نبوده و اندکی شوخی کردید که هیچ!آدرس ایمیل موجود است

دکتر منتظر:

همکار گرامی آقای دکتر دهقانی
1- بنابرآمار ارائه شده از جانب وزیر بهداشت و معاونین ایشان حجم تخلفات در سیستم پزشکی رایج در کشور ما بسیار زیاد و تهدید کننده است. آمار جراحی های غیرضروری و سودجویانه به تنهایی بر همه تخلفهای اطبای سنتی می چربد. واقعا شما از سخنان مسئولین بهداشتی کشور در این خصوص اطلاع ندارید؟ انشاء الله به زودی آنها را منعکس خواهم کرد
2- طب سنتی نباید در انحصار پزشکان باشد. این کار ظلم به کسانی است که اصول این طب را بلد هستند و با تلاش خود طی سالیان گذشته از این علم محافظت کرده و آن را به ما رسانده اند. بعضی از این افراد با این که پزشک نیستند به دعوت وزارت بهداشت درحال تدریس طب سنتی برای پزشکان دوره تخصص هستند. انحصار شعار همان متخلفینی است که دوست دارند خود را یگانه استاد و متولی طب سنتی معرفی کنند. نظارت و ارزیابی آری ولی انحصار خیر. باید شرایطی برای فعالیت این عده تعریف شود.
3- بنده هیچ مدرکی به جز پزشک عمومی از جایی نگرفته ام و نیازی هم به آن ندارم. با کسی هم عقد اخوت نبسته ام. وصله بازار هم به ما نمی چسبد چون نه مطب دارم و نه مرکز درمانی و هیچ بروشور یا لوح فشرده و تبلیغاتی نیز تاکنون از من منتشر نشده است.
چون دلم کار خاک کم کردی
ننشسته به دامنم گردی
4- موضعگیری من برعلیه معدود تاجران طب سنتی چیز تازه ای نیست و چون وبلاگ جدیدا تاسیس شده شما تازه متوجه آن شده اید. اگر به سی دی همایش 52 موسسه مراجعه و سخنرانی من در آنجا را گوش دهید متوجه می شوید که دوسال قبل این افراد را تهدید به افشاگری کرده ام
5- در مورد شکایت از این افراد هم بنده مجری قانون نیستم. وزارت بهداشت به عنوان متولی سلامت جامعه باید اقدام کند.
موفق باشیددکتر دهقانی:

جناب دکتر در مورد شکایت اشتباه میکنید. اولا که کلکم راع و کلکم مسئول.
پس من و شما و همه مسئول هستیم.
بخصوص که اگر شما به عنوان پزشک عمومی که از مهمترین ارکان نظام سلامت است و از پر وظیفه ترین اعضا این نظام هستید به شرح وظایف پیشنهادی سازمان های مختلف کشوری و بین المللی مراجعه بفرمائید خواهید دید که ارتقا نظام سلامت، آگاهی و آموزش از وظایف ماست. گرچه این مطلب از دیگر کمتر شرح وظیفه بنده خواهد بود اما همچنان به وظایف دوران پزشکی عمومی پایبندم. امیدوارم شما هم اینچنین باشید
در ثانی با نگاهی به قانون انتظامی نظامی پزشکی و شرح تخلفات و .. آن متوجه می شوید این کار دور از انتظار نیست.
من گمان میکنم که شما هنوز عمق تخلفات را کمتر از آنچه هست تخمین می زنید و مواردی وجود دارد که از اهمیت و ارزش آن غافل هستید و متاسفانه این محیط مجال مباحثی چون مالکیت های معنوی و ... را ندارد. در عین حال اگر شما مشتاق باشید راه ارتباطی را خدمتتان معرفی کرده ام
اما در مورد طبابت افراد غیر پزشک. شما خود معترف بودید که درمان هایی وجود دارد در طب مدرن که موثرتر هستند و ... من همیشه این مثال ها را زده ام که البته علت آن بوده که میخواستم آن تاجران که شما فرمودید ساکت شوند.
همیشه مثال زده ام که طب مدرن امروز کر مادرزاد که ساختار گوش داخلی را اصلا ندارد! شنوا میکند. و یا دست قطع شده را دوباره وصل میکند!
این نمونه ها مواردی است که نشان دهد اگر قرار باشد کسی که پزشک نیست در "خط اول" بیمار ببیند ممکن است با ناآگاهی خود از توانایی طب مدرن موجب ضرر بیمار شود و وقت او را تلف کند. البته در جایگاه های دیگر نظام سلامت افرادی که صاحبان قدیمی طب سنتی هستند ارزشمند هستند.
البته این بحث مجال دیگری میخواهد. اما مطمئن هستم شما آن را تائید میکنید.

دکتر منتظر:

مفهوم مسئول بودن افراد این نیست که همه آنها در همه شرایط یکسان عمل کنند. این به تشخیص افراد وحیطه وظایفشان بر می گردد

وظیفه ما آگاهی دادن به جامعه است و وظیفه نظام پزشکی و نهادهای قانونی برخورد با متخلف

در نقد همکاران هم واقع بینی شرط است و نباید دچار ریزبینی یا بزرگ بینی شد. نقدهایی که در صدا و سیما و جراید و فضای سایبری دیده می شوند عمدتا از نوع استقلالی و پرسپولیسی است. من نوعی چون به طب سنتی علاقمندم همه منتقدان را عامل دشمن می دانم و شمای نوعی که شیفته طب رایج هستید مخالفین آن را از دم متحجر و شیاد می نامید. ما عادت کرده ایم که عینک پیش داوری بر چشم زده و همه را صفر یا صد ببینیم.

البته هریک از ما چنانچه مستندات محکمه پسندی از اطبای از خدا بی خبر (چه غربی و چه سنتی) داریم موظفیم راسا اقدام کنیم. شما اگر دارید بسم الله. پیگیری کنید. ولی این پذیرفته نیست که یکنفر استفاده ابزاری استعمارگران از طب که بیماران را مستاصل کرده را نبیند یا ببیند و سکوت کند و آنگاه در برابر تخلفات عده ای از اطبای سنتی که دل ما هم از آنها خون است فریاد وا اسفا سر دهد و با چماق کردن آن بر سر همه حتی طب سنتی بکوبد. چنین نقدی نامتقارن و مبتلا به سرطان است.

در این که طب رایج در کنار ضعفهای فراوانش از توانایی هایی هم برخوردار است تردیدی نیست و خود سودجویان هم این را می دانند منتهی نفعشان در این است که  طب رایج را کامل رد کنند تا مشتریهایشان زیاد شوند همانطور که بسیاری از پزشکان رایج نیز با همین هدف، طب سنتی را از اساس انکار می کنند

حذف غیر پزشکان متبحر از چرخه درمان به بهانه این که شاید به بیمار لطمه بزنند کار صحیحی نیست. این همان کاری است که برخی اطبای سودجوی سنتی هم ناجوانمردانه در سخنان و آثار خود مطرح کردند تا همه بیماران را به سوی خود جلب کنند. بنده  حداقل خودم چند طبیب سنتی را می شناسم که 50 سال است تجارب خود را که سینه به سینه از پدرانشان آموخته اند رایگان در اختیار بیماران قرار می دهند و تشخیص هم می دهند که کجا احتمال خطر هست و نباید دخالت کنند. حالا این صحیح است که من از راه برسم و جلوی آنها را بگیرم؟ این کار را زکریای رازی هم انجام نداد. حتما شنیده این که او از اطبای بغداد امتحان گرفت و مدعیان دروغین را جدا کرد و سایرین را هم بر حسب توانایی هایشان طبقه بندی کرد و به هر دسته تا حدی اجازه کار داد تا جایی که به فلان پیرمرد فقط اجازه تجویز ملین داد. ای کاش نظام سلامت ما به اندازه زکریا در هزار سال قبل درک صحیح از خود نشان دهد

اینکه اگر آمار تخلفات یک گروه وجود داشته باشد قدم اول قانون و اخلاق است موقعی صحیح است که وزارتخانه مربوطه اش نگوید توانایی برخورد با آن را ندارم. وقتی معاون وزیر بهداشت می گوید گروه کوچکی از پزشکان که سهامدار بیمارستانهای خصوصی هستند تمام نظام سلامت را به چالش کشانده اند و به وزارت بهداشت هم فشار وارد می کنند، و وقتی می گوید در سال 700 هزار نفر در کشور در اثر پرداخت هزینه های درمان فقیر می شوند، دیگر آمار داشتن به چه درد می خورد؟ این که بدانیم تعداد دستگاههای ام آر آی در تهران از کل کشور انگلستان بیشتر است و 94 درصد تصاویر آن (با آن هزینه های هنگفت و عوارض اشعه و .....) منفی و طبیعی است، این که تعداد جراحی قلب در ایران با چین که 60 برابر ما جمعیت دارد مساوی است و بعد خودشان اذعان می کنند که غالب جراحی ها غیرضروری و سودجویانه است و..... حال انصاف خود را بگذارید وسط و بگویید اطبای سنتی سودجو بیشتر  آسیب زا هستند یا سودجویان طب تکنولوژیک؟ سوال من از شما این است که چرا در مورد این بدبختیها صحبت نمی کنید؟ فریاد شما در مورد فرصت طلبان طب سنتی حق است ولی چرا آمار و ارقام سوء استفاده های وحشتناک پزشکان آلوپات داد شما را در نمی آورد؟

در صحت این که فرمودید آمار هایی هست که نشان می دهد بیشترین شکایات از پزشکان عمومی مربوط به طب سنتی و حجامت است تردید دارم. لطف کرده اثبات فرمایید

سوال فرمودید حال که قبول دارم وزارت بهداشت متولی سلامت جامعه است. پس میپذیرم که توصیه کنیم بیماران به مراکزی مراجعه کنند که مجوز از وزارت بهداشت دارند؟

جواب شما از مطالب قبلی روشن شد. خیر. وزارت بهداشت فعلا توانایی کافی ندارد. چون نتوانسته بر روی مراکزی که خود مجوز به آنها داده نظارت کافی داشته و جلوی تخلفات آنها را بگیرد. وقتی خودشان اذعان کرده اند که نمی توانند جلوی مافیای دارو و تجهیزات پزشکی و سهامداران کلان بخش خصوصی را بگیرند پس ارجاع بیماران به این مراکز ضمانت بخش نیست و تضمینی وجود ندارد که جان و مالشان حفظ شود.

در چنین شرایطی وظیفه ماست که همتمان را متمرکز بر آگاه کردن مردم نماییم به شرط آن که در نظرات خود تقوا را رعایت کنیم و از طریق صواب و تواضع خارج نگردیم که امیرمومنان علی ابن ابیطالب علیه السلام در اوصاف متقین فرمود: "و منطقهم الصواب و مشیهم التواضع"

این است وظیفه حقیر تا وظیفه شما چه باشد.

دکتر دهقانی:

سلام خدمت دکتر گرامی
نکته اول در باب وظیفه ما.
اخلاق اینچنین حکم میکند که وظیفه من و شما به طور مستقیم افزایش آگاهی و فرهنگ سلامت است. امری که متاسفانه اینجانب گمان میکردم با مطرح شدن طب سنتی و اسلامی بسیار رشد خواهد کرد و بیماران دست از اصرار بر دارو درمانی برمیدارند. از خوردن غذا که چه عرض کنم سموم تجاری دست بر میدارند و ...
اما آنچه که در نهایت دیدم توصیه به نعل اسب بود و ….! اندک مسائلی هم که به خوبی در مورد بهداشت غذا مطرح شد با تفکرات خاص و عجیب مخلوط شد و ایجاد ناامیدی و ترس از دیگر پزشکان!
بنابراین اگر شما قدم در راه آموزش صحیح بردارید. که البته میدانم احتمالا فرصت آن را ندارید. مانند همه پزشکان دیگر که به دلیل پزشک محوری سیستم بار سنگینی به دوش میکشند، امثال من هم به شما یاری خواهند رساند.
اما این آموزش صحیح شرط و شروط دارد. بگردیم ببینیم مشکلات بهداشتی ما چیست و ... و فی المثل اینکه از نظر تئوریک اندوسکوپی چه خطراتی دارد در مقابل خطرات زندگی بدون تحرک امروز و نوشابه های گاز دار و فست فود و ... ناچیز است.
اما در مورد وظیفه غیرمستقیم ما. ما مسئولیم با گزارش موارد تخلف به مراکز قانونی آنها را ترغیب به برخورد کنیم. اگر تعداد زیادی از پزشکان این کار را انجام دهند مطمئن باشید موثر است. از طرفی ما مامور به انجام وظیفه هستیم و نتیجه در دست خداست. اما در مورد نقد. هیچ عیبی ندارد که در یک محیط علمی دو نفر بر عقیده خود به صورتی علمی پافشاری کنند. البته تعصب بیجا امری باطل است. اما آنچه که امروز از همکاران طب سنتی شما دیده میشود، "فرار به رسانه" است. این بحث نیست. شما که پزشک هستید و حداقل سالها تجربه کسب کرده اید پیش قدم شوید مجموعه ای پرسش و پاسخ های صحیح و علمی را شروع کنید، و اینها را در فضای رسانه جایگزین موارد ناشایست کنید. در این مورد هم میتوانید روی همکاری بنده حساب کنید.
در مورد تخلفات سایرین، باور بفرمایید رطب خورده نیستم اگر منع رطب میکنم. خوشبختانه حداقل در جمع سیستم های دولتی فضای مناسبی در شیراز ایجاد شده و امکان مطرح شدن موارد غیر اخلاقی در شیراز از مدت ها قبل فراهم شده و الگوهایی وجود دارد که اگر مایل بودید میتوانید از چند و چون آن باخبر شوید. توجه دارید که گزارش تخلفات پزشکان بسیار امر حساسی است. چه آنکه بی اعتمادی مردم به پزشک بزرگترین لطمه به بیماران است.
اما سخن از حذف غیر پزشکان نیست. بلکه
1- حذف غیرپزشکان سودجوست. شما خودتان سخن از قدمای این رشته را به میان آوردید من هم این گروه را به طور ضمنی در حرف هایم پذیرفته بودم. خوشبختانه شخصا با یکی از این بزرگان در شیراز در ارتباطم و بسیار از دانش این فرد استفاده کرده ام. اما افرادی در این حیطه وارد شده اند که شما میدانید نه پزشک هستند نه از قدما و صاحبان گنجینه های سینه به سینه نقل شده. فردی با تحصیلات فلان ناگهان مدعی ابداع مثلا طب آن هم طب .... شده! این افراد منظور است
2- قرار ندادن همان قدما در خط اول درمان است. مثالی زدم که کمک کننده بود. بیماری هایی وجود دارد که امروز در طب مدرن برای آن درمان وجود دارد ولی طب سنتی درمانی برای آن ندارد و این بیماری ها فرصت طلایی دارند. مراجعه به غیر پزشک باعث از دست رفتن آن فرصت طلایی میشود. که بنده بارها شاهد آن بوده ام

در مورد دردهای سیستم سلامت حرف بسیار است. که مثال بارز آن همان MRI است که فرمودید اما این درد، دردی فرهنگی و سازمان یافته است. مطمئن باشید این افراد پایشان به طب سنتی هم برسد همین آش و همین کاسه است!!و تنها راه اصلاح تقویت نظارت و قدرت سازمان های بیمه است که آن هم امری دولتی است.
اما نحوه بیان آن در فضای عمومی باید به دور از ایجاد رعب و بی اعتمادی باشد. مثلا اینکه گفته شود تنها عده بسیار کمی از بیماران کمر درد احتیاج به عکس MRI دارند بسیار بهتر است تا اینکه صرفا به باند های موجود این سیستم بپردازیم
سخن آخر اینکه:
عده ای متاسفانه مشغول تغذیه از رنج بیماران هستند. اما شما تائید میکنید و درخواست میکنم موکد تاکید کنید که این عده در برابر جمعیت چندصد هزار نفری پرسنل بهداشتی که صادقانه با خطرات بسیار زیاد خدمت میکنند کم هستند. گرچه ضرری که می زنند زیاد است
گروهی با ابزار مدرن مشغول شیادی هستند که انقدر کارشان گرفته که کاری به کار دیگران هم ندارند! گروهی هم با اسم سنتی بودن که از قرار کسب شهرت را در سخنان عجیب در مورد خود و طب دیده اند.
آنچه مسلم است، باید کاری کرد!
اینکه چه کاری و چطور، من معتقدم اصول دارد. تدریجی است و با صبر ممکن میشود.
همچنان معتقدم که حس کردن درد و تب کردن علامت خوبی است. اینکه شما امروز و احتمالا در گذشته بیان میکنید که افراط ها و شیادی هایی وجود دارد این بسیار پیش آگهی مطلوبی دارد.
من به طب سنتی علاقه مندم و در مورد 3 سالی که پزشک عمومی بودم از آن استفاده کردم و حتی نتایج را ثبت میکردم اما آینده خودم را در این طب نمی دیدم، اما شما که در این زمینه مشغول هستید قطعا بسیار بیشتر موثر هستید

این لینک خبر نقل از سازمان نظام پزشکی را هم اضافه میکنم البته در حاشیه بحث ماست ولی چون سند زیاد بودن شکایت به خاطر حجامت را خواستید:

 http://www.pezeshk.info/view.asp?catId=66&id=5578
در مورد وزارت بهداشت اما سخن شما متناقض است. وقتی گفته میشود همت کنید و از مجاری موجود قانونی با متخلفان برخورد کنید، میگویید آنها مسئول هستند!اما وقتی بحث وظیفه آنها به میان می آید میگویید آنها ضعیف هستند پس نظرشان را قبول ندارید. باید تکلیف را مشخص کنید. اگر هم وزارت بهداشت ضعیف است این ضعف به خاطر دخالت سایرین است.
از طرفی دیگر شما حداکثر بتوانید ثابت کنید که وزارت بهداشت نمیتواند همه زیرمجموعه خود را نظارت کند اما چطور میخواهید ثابت کنید جایی که از نظر وزارت بهداشت خطرناک است خطرناک نیست؟ این دو دو مقوله جدا از هم است.از طرفی شما که نباید موجب تضعیف بیشتر و بیشتر وزرات بهداشت باشید!! و بگویید چون مثلا فلان جا ضعف داشته پس دیگر به هیچ دردی نمیخورد!

 دکتر منتظر ۹/۲/۹۱

به نام خدا

با سلام خدمت همکار گرامی

بنده تصور و نگرانی شما را ندارم و حرکت طب سنتی را علی رغم همه مشکلات رو به رشد می بینم. امروز اطلاعات خانواده ها با تلاش افراد سالم در این حوزه روز به روز در حال افزایش است و شاهدیم که از خرید منزل خود گرفته تا نحوه خوراک و دارو خوردن و حتی ازدواج به معیارهای طب سنتی توجه می کنند.

تخلف در طب سنتی هم پدیده تازه ای نیست که توسط چند پزشک فرصت طلب ایجاد شده باشد و از سالها قبل در میان برخی از عطاریها و شکسته بندهای سنتی وجود داشته منتهی پنهان بوده است و امروز به لطف برخی همکاران چراغ به دست، آشکار شده است. من، این عریان شدن را در نهایت خیر می دانم زیرا مسئولین را مجبور به تدوین آیین نامه های اجرایی و نظارت بیشتر می کند تا درخت کهنسال طب سنتی آفت زدایی شود

 . بنده برخلاف شما از همان 15 سال قبل که طب سنتی وارد فاز تجدید حیات خود شد، می دانستم که به دور این شیرینی مگس هایی جمع خواهد شد. وقتی از اصل دین در طول تاریخ سوء استفاده شده، سوء استفاده از طب اسلامی و سنتی هم دور از  ذهن نیست. اگر تصور اولیه شما این بوده که نباید چنین اتفاقاتی روی می داده، خوب اشتباه بوده. این مثل این است که بگوییم ما فکر می کردیم اگر اسلام حاکم شود دیگر یزید و شمری درست نمی شود یا اگر جمهوری اسلامی حاکم شود، فتنه ای، اختلاسی و .... بروز نکرده و همه آدم می شوند. لذا بنده مایوس نشده و تلاشم را مضاعف کردم و اگر دقت کنید در تمامی مراکز دانشگاهی و عمومی که سخن گفتم بحثی را مطرح نمودم با عنوان: «شاخصه های طبیب اسلامی و سنتی» و به اصولی مثل این که دارو در طب سنتی باید ارزان و ترکیب آن برای بیمار مشخص باشد، اشاره کرده ام و انشاء الله این بحث را در وبلاگ هم قرار خواهم داد. به نظر من آینده روشن است و انشاءالله به زودی افراد سودجو مثل حباب روی آب متلاشی می شوند به شرط آن که تلاش ما در آگاه نمودن جامعه ادامه یابد و وزارت بهداشت هم نقش واقعی خود را ایفا کند.

ما وظیفه مستقیم و غیر مستقیم نداریم. یک چیزی یا تکلیف ما هست یا نیست. اگر بود انجام می دهیم ولو این که طبابت کردن که برای آن درس خواندیم به حاشیه برود و محدود شود.

مثال آندوسکوپی هم واضح بود. من هم نگفتم مردم هرچه می خواهند بخورند و فقط آندوسکوپی نکنند. خواستم برخورد نامتقارن و سیاست یک بام و دو هوای سیستم پزشکی با دو مقوله را نشان بدهم. در حالی که هیچ کجا ثابت نشده که حجامت بهداشتی باعث هپاتیت و ایدز می شود (ما شواهد خلاف آن را داریم) این همه بر علیه آن جوسازی شده است در حالی که آندوسکوپی در اغلب مراکز به صورت غیر بهداشتی انجام می شود و صدا از کسی در نمی آید. در برابر یک احتمال غیر واقعی موضع می گیرند و در برابر یک واقعیت سکوت می کنند.

"فرار به رسانه" را هم واژه منصفانه ای نمی دانم. وقتی سالها رسانه در اختیار جریان مخالف طب سنتی بوده و با تعصب و بدون منطق به سرکوب آن پرداخته اند (و همین الان هم بیشتر در اختیار سیستم پزشکی رایج است) ، چرا درصدی از برنامه ها در اختیار اطبای سنتی نباشد؟ تازه در همین برنامه ها هم بعضا شیطنت می شود و از نحوه مصاحبه ها و تلفنهایی که پخش می شود کاملا روشن است که برنامه یکسویه و ناعادلانه است. و به خاطر همین موضوع بنده تاکنون حضور در برنامه های زنده تلویزیون را نپذیرفته ام و گفته ام باید ترتیبی لحاظ شود که مجموع زمان صحبت برای موافق و مخالف به یک اندازه باشد.

بنده هم نسبت به فردی که با خلق واژه، مدعی نوعی طب شده، نقدهای اساسی دارم و رو در رو هم با او بحث کرده ام که البته بی تاثیر هم نبوده. در عین حال برخی خوبی هایش را هم رد نمی کنم (از جمله تشویق مردم به مصرف غذاهای طبیعی و آموزش طرز تهیه آنها)

 بنده در سلامت و صداقت اغلب وزرای بهداشت تردیدی ندارم و نگفتم وزارت بهداشت به درد نمی خورد و باید تضعیف شود. عرض کردم، بنا بر اعتراف خودشان ضعف در مدیریت اوضاع وجود دارد و علتش هم دخالت دستهای مافیایی است که در بدنه آن نفوذ کرده و بر تصمیمات آن تاثیر می گذارد. من شدیدا موافق این هستم که وزارتخانه جایگاه خود را در نظارت (نه بهانه جویی) بر طب سنتی بازیابد. ولی چکنیم که فعلا چنین رویکردی را شاهد نیستیم. این همان وزارتخانه ای است که در دوران به اصطلاح اصلاحات، حتی به محقق حجامت اجازه انجام آن را نداد و با لجاجت او را دادگاهی کرد و یگانه استدلالش این بود که غیر علمی است، خطرناک است، ممنوع است. حالا چگونه انتظار دارید بی چون و چرا تابع نظرات او باشیم آن هم در شرایطی که وزرا و معاونینش بارها گفته اند که خیلی از اتفاقاتی که می افتد مورد تایید ما نیست و حاصل فشارهایی است که بر ما وارد می شود!!

در مورد بین ضعف وزارتخانه و لزوم پیگیری تخلفات از مجاری قانونی هم تضادی نیست. شاید این ذهنیت از آنجا در شما شکل گرفته که تصور می کنید برخورد قانونی وظیفه وزارت بهداشت است. خیر. روال کار چنین است که وزارتخانه بر اساس بخشنامه های صادره، بر عملکرد پزشکان نظارت کرده و متخلفین را به قوه قضاییه معرفی می کند.

موفق باشید

دکتر دهقانی :

"جناب دکتر
از قرار شما تصمیم دارید در این شرایط جدید روشی "کج دار و مریز" در پی بگیرید. اهل حق در اینطرف به راحتی درک میکنند که این راه شدنی نیست و نگرانم که دوستان شما در آن طرف از این برخورد کج دار و مریض شما ناراحت شوند و دیگر جایگاه سابق خود را نداشته باشید! و متهم شوید که چرا از دوستان سابق دفاع نکرده و پشتشان را خالی کرده اید.
لذا من مجبورم اندکی سوالات خودم را صریحتر مطرح کنم و اگر مایل بودید این روش کج دار و مریز که صحبت های همین چند هفته پیش ما هم در تضاد را کنار بگذارید و یا صریح پاسخ دهید یا پاسخ ندهید. اجباری در کار نیست.
(لطف کنید توهین هایی که حرف دل خودتان است را هم اگر میخواهید از زبان دیگران در کامنت ها قرار دهید از همان زبان خودتان بنویسید ...)
1- شما از قرار معلوم زمانی چنان تند رفته اید که گفته اید فرزندان خود را واکسن نزده اید؟
الف- اگر این سخن صحیح است بین این تند روی و این که این چند روز مدام تاکید دارید که طب مدرن محاسنی دارد طب سنتی هم محاسنی دارد چه سنخیتی وجود دارد؟
ب- آیا حاضرید ما آزمایشی انجام دهیم ببینیم واقعا فرزندان شما واکسن زده اند یا نه؟! میدانید که به راحتی قابل تشخیص است.
ج- شما که این توصیه را دارید آیا حاضرید در آزمایشی فرزند خود را در معرض هپاتیت، فلج اطفال، کزار، هاری و .. قرار دهید؟ می دانید که بسیاری از کودکان به این دلیل واکسن میزنند که بعدا ممکن است در معرض این خطرات باشند.
(اگر حاضرید لطفا زمان و مکان آن را مشخص کنید.)

2- تاکید دارید که طب مدرن موفقیت هایی دارد. از شما پرسیدم با توجه به زمان طلایی بیماری های مختلف و ناتوانی طب سنتی در درمان بسیاری بیماری ها که مثال آن را آوردم مثلا پایی که قطع شده! و یا کودکی که مادرزاد گوش داخلی ندارد و کر است، با توجه به عدم شناخت کسی که پزشکی نخوانده چطور گمان میکنید که عدم شناخت اینها موجب ضرر و از دست رفتن فرصت نمی شود؟
توضیح آنکه از نظر ما کسی باید طب سنتی کار کند که همراه با آن طب مدرن را هم دقیق آگاه باشد. و یا حداقل تحت نظارت طبیب حاذق باشد.
3- یک بار دیگر به جهت تاکید میپرسم:
آیا معتقد هستید همه بیماری های تنها با طب سنتی درمان میشود؟ و همه درمان های مدرن استعماری و ... است؟
اگر اینگونه است بفرمایید درمان کر مادرزاد و کور مادرزاد در طب سنتی چیست؟ بفرمایید اگر کسی هر دو کلیه خود را در اثر دو عدد گلوله تفنگ از دست داد درمان چیست؟ همینطور درمان پایی که از زیر زانو قطع شده چیست؟ اگر مایل هستید باز هم اضافه میکنم!
4- در کنار حجم عظیم اراجیف و مطالب باطل منتشر شده در فضای مجازی شما که طبیب سنتی هستید و از قرار به دلیل تحصیل 15 سال قبل از مبانی آموزشی اخلاق پزشکی دور بوده اید! شما در برابر این خجم عظیم چه کرده اید؟
توجه دارید که وقتی کسی در تلویزیون مردم را مخاطب قرار میدهد شما هم باید مردم را مخاطب قرار داده و از صدمات آن حرف های باطل جلوگیری کنید. اینکه در گوشه ای از جایی در گوش کسی تذکری داده اید اصلا پذیرفته نیست.

5- این چه سنت فتنه پروری است که میگویید .....خرابکاری هایی داشته! یا ...... حرف های غلط میزند اما کارهای خوبی هم داشته؟! اینکه چیپس و پفک بد است را که همه میدانند آیا به صرف اینکه کسی بدهیات بگوید حق دارد هرچه باطل خواست سرهم کند؟!
6- تکلیف را مشخص نکردید!
آیا جایگاه وزارت بهداشت را به عنوان متولی بهداشت قبول دارید یا نه؟ (در مورد جایگاه صحبت میکنیم نه توانایی هایش آن هم از نظر شما) اگر قبول دارید باید تابع آن باشید و اگر عیبی دارد در جهت اصلاح آن بکوشید. اگر هم قبول ندارید پس باید به عنوان وظیفه انسانی از راهکار قانونی قرار داده شده برای شما در سیستم های مختلف نظام پزشکی و ... استفاده کنید و از شیادان شکایت کنید.(نهایتا دوباره تاکید میکنم حفظ شان خودتان که به خودتان مربوط است. اما برای حفظ شان جامعه پزشکی که از وظایف مکتوب و مقرر شماست مواظب توهین ها و ناسزا های کامنت هایتان باشید. اگر هم حرف دل خودتان است بفرمایید تا با دلی که خدا در آن بیماری قرار داده بحث نکنیم.)
در مورد موارد جزئی مثل شکایت از پزشکان عمومی به خاطر حجامت و اینکه اساسا با مفهوم "فرار به رسانه" ناآشنا بودید و ... می گذرم شاید جای دیگر در فرصتی دیگر دور از افراد فحاشی که در دور خود جمع کرده اید که ادبشان را هم اینجا هم جای دیگر از نزدیک دیده ایم و حاصل تربیت مکتب فرصت طلبی و سوء استفاده گری از جسم بیمار است."

دکتر منتظر :

به نام خدا

چند روزی مطلب شما را نگاه داشتم چون احتمال می دادم فرد دیگری از قول تان سخن گفته باشد. چون اصلا قابل تصور نبود لحنتان به یکباره اینقدر سخیف بشود تا این که پیام دوم تان را دریافت کرده و متاسفانه اطمینان حاصل شد.

1- کسی در هیچ یک از کامنتها از شما اسم نبرده و توهین نکرده و شما می دانید که من آنقدر شجاعت دارم که حرفم را بزنم لذا دو احتمال بیشتر متصور نیست: یا این تغییر لحن نوعی بهانه جویی برای فرار از بحثی است که در آن وارد شده و گریزی از انتقادات بنده نداشتید. و یا دچار خطای شناختی (از نوع برچسب زدن) شده در نتیجه به اتهام زدن روی آورده اید. در هر صورت از فضای بحث علمی خارج شدید. در چنین شرایطی طبیعتا نمی توان از ادامه بحث انتظار نتیجه بیشتری داشت (اگرچه تا همین جا هم برای قضاوت خوانندگان خوب است)

2- برخی از مطالبی که همچنان بر آن پافشاری می کنید جوابش در مطالب قبلی گفته شده و نیازی به تکرار نمی بینم. برخی دیگر مثل واکسن نزدن فرزندانم (که شما هیچ وقت نمی توانید باور کنید) هم ربطی به بحث ندارد و جایش اینجا نیست. (اگرچه مرا تشویق کردید که یکی از مطالب وبلاگ را به آن اختصاص دهم) فقط این را بگویم: مگر همه هستی طب رایج، در واکسن زدن تجلی پیدا کرده که رد کردن آن به معنای رد کردن تمام طب رایج باشد؟! آیا شخصی که چنین برداشتی دارد می تواند نگرشی منطقی نسبت به سایر قضایا داشته باشد؟

3- شما مفهوم طب استعماری را دریافت نکرده اید. این که حضرت امام خمینی (ره) فرمود: "غرب همه چیز استعماری دارد و در راس آن طب استعماری است" منظورشان این نبود که طب آنها هیچ دستاورد خوبی ندارد. بلکه منظور این است که آنها از همان مقدار کم دستاورد مفید هم استفاده ابزاری می کنند تا به ما ضربه بزنند و شما می دانید که این کار را بارها کرده اند. واردات خون آلوده به ویروس هپاتیت و ایدز از شرکت مریو فرانسه که باعث ابتلای صدها نفر از بیماران بیچاره به این دو بیماری شد نمونه ای از طب استعماری است. شما از چه دفاع می کنید؟

4- شما در موضع قضاوت نشسته و قصد مچگیری دارید در صورتی که شان شما محاکمه کردن نیست (ما هم قبلا دادگاهمان را رفته ایم). قبلا هم گفتم اگر احساس وظیفه می کنید که از کسی شکایت کنید بسم الله. خبرش را هم بدهید تا درج و تقدیر کنیم. ولی اگر خودتان چنین نمی کنید برای دیگران هم تعیین تکلیف نکنید.

5- ضمنا اینجانب هویت مشخصی دارم در حالیکه هویت کامل شما برای بنده نامشخص است (تعداد زیادی دکتر دهقانی وجود دارد) از طرفی کتاب و مقالات تالیف شده ای دارم که پای آن ایستاده ام و همگان قادرند به آن استناد کنند. پیشنهادم این است که شما هم تحقیقات و تالیفاتی از خود ارائه دهید تا دیگران بتوانند با استناد به آن با شما محاجه کنند.

6- شما را برادرانه نصیحت می کنم که دلسوز مردم باشید. خود را از این بغض و کینه خالی کنید. مقداری به بیمارستانها بروید و پای صحبت بیماران بنشینید و ببینید که طب رایج و روزی خورانش آنها را بدبخت کرده است. اگر وقت این کار را هم ندارید لااقل سخنان مسئولین وزارت بهداشت را باور کنید. باور کنید که مشکل این مردم این نیست که اگر گلوله به کلیه شان بخورد، طب سنتی نمی تواند کاری برایشان بکند. مشکل این است که آنها گلوله نخورده کلیه هاشان را دارند از دست می دهند و طب رایج هم هیچ کاری نمی تواند برایشان انجام دهد. آش آن قدر شور شده که آقای دکتر امامی رضوی میگویند: "اگر کلیه ها به همین شکل پیشرونده از کار بیفتد، تا 30سال آینده،به تعداد تختهای بیمارستانی موجود در کشور، فقط باید تخت دیالیز بزنیم."

دوست عزیز، این اخبار شما را تکان نمی دهد؟ نکند میخواهید بگویید این اعترافات مسئولین بهداشتی دروغ است؟ یا فکر می کنید معدود متخلفین طب سنتی خطرشان بیش از این است؟!

7- در مورد توهین به خود و مطالبم در وبلاگ هم از شما می گذرم و در مورد توهین به خوانندگان خود دانید و خدای تان _ و کفی بالله وکیلا

خدا نگهدار