طب سنتی و اسلامی

طب سنتی و اسلامی

احیاگران طب ایرانی
طب سنتی و اسلامی

طب سنتی و اسلامی

احیاگران طب ایرانی

مضرات گوشت

بسیاری از پزشکان که تحقیقات زیادی درباره خوراک انسان نموده اند معتقدند که گوشت برای انسان لازم نمی باشد. بلکه مولد بیشتر بیماریهای کشنده است، چنان که برای معالجه آن ها کافی است که از گوشت پرهیز نمایند مثل: نقرس، اسهال، روماتیسم، سرطان، سل، آپاندیسیت و غیره که به خصوص از استعمال گوشت پیدا می شود. این خوراکی را که گمان می کردند برای انسان ناگزیر و سودمند می باشد.

ادامه مطلب ...

چه کنیم که سالم باشیم و به طول عمر نائل شویم

دکتر ادوارد هوکردیوئی که معتقد به کمخوردن بود می گفت اشخاص پرخور انرژی خود را ازدست می دهند وی می گفت صبحانه نباید بیش از یک قهوه و کمی آب چیز دیگری باشد. زیراخوابیدن و خوشحال و شادبودن برای سلامت و تندرستی بیش ازغذا اهمیت دارد. غذای ساده و سبک امکانات فعالیت و کار را افزایش می دهد اصول اساس دکترهیندهده که یکی از متخصصین با نفوذ در تمام دنیا که اصل او دانمارکی است به آنچه که می گفت عمل می نمود و دستورات اورا مردم دانمارک اجرا می کردند و نتیجه آن راهم به چشم می دیدند و آمار تلفات به سرعت پایین آمده و بیماریها به طرز فاحشی کاهش یافته بود و معتقد بود که آفتاب، هوا، ورزش و رژیم غذایی خیلی ساده، بهترین وسایل درمان و شفا دادن بیماریها و تقویت و تندرستی می باشد. چنان چه علاقه مند هستید بدانید که دکتر (هیندهده) چه نظریه ای در تغذیه دارد و اصول اساسی او در این باب چیست؟ به مشروحه زیرتوجه فرمایید:

1- یک غذای ساده که از نان کامل، سیب زمینی، کره، شیر، سبزی های تازه ترکیب شده باشد.

2- مشروبات الکلی و دخانیات را هرگز نباید مصرف کرد، تاآنجایی که ممکن است آب صاف و گوارای چشمه بنوشید یا آب معدنی آشامیدنی های گرم را با شکر قرمز و خامه و قهوه و غلات ترتیب دهید و قهوه مصنوعی را به جای قهوه حقیقی استعمال کنید درمورد چای هم چای کم رنگ بنوشید.

3- شب ها زود بخوابید و صبح زود از خواب بیدار شوید و وقتی ازخواب برخواستید تمام بدن را با آب سرد بشویید، ورزش کنید و به کارهای باغبانی منزلتان مشغول شوید و با سرعت قدم بلند راه بروید.

4- از شوفاژ سانترال دوری کنید.

5- لباس گشاد و نازک برتن نمایید و تن خود را درمعرض آفتاب قراردهید.

6- غذای مقوی و مغذی مانند: گردو، انجیر، پنیر و نان کامل ازمواد ساده و بی چربی استفاده نمایید.

برای ادامه حیات زندگی توام با نشاط غذای کم و پر انرژی و ویتامین و املاح و پروتئن دار مورد نیاز تن استفاده نمایید. مواد پخته جبران موادی را که سلول ها از دست می دهد نمی کنند. استاد آلمانی (ویرشو) می گوید در غذای پخته کمبود هایی وجود دارد که ناگریز باید در رفع آنها اقدام کرد.

امروزه بر کسی پوشیده نیست که حرارت در موادغذایی گذشته از اینکه ویتامین ها و مواد حیاتی دیگر را کم و بیش ضایع کرده و از بین می برد ساختمان سایر مواد مانند: آلبومین ها، املاح، اسیدها، بازها(قلیایی)، چربی ها و مواد نشاسته ای را نیز به هم زده سلول های بدن که ناچار باید از آن ها غذای خود را به دست آورند دچار کمبودهایی می کند. بنابر این غذای پخته تمام مواد خود را از دست می دهد کم کم سلول را دچار کمبود نموده رنجور می سازد اعمال فیزیولوژیک آن را مختل می سازد و آن را از حال تعادل بیرون می سازد.

می دانیم که سلول دارای دوعمل اصلی حیاتی است. یکی تغذیه و دیگری تولید مثل حال وقتی درنتیجه چندین سال کمبود ویتامین و سایر مواد حیاتی اعمال فیزیولوژیک سلول مختل شد رنجور می شود. چنانچه این اختلال بیشتر درعمل تغذیه صورت پذیرد. بیماریهای تغذیه مانند: رماتیسم، نقرس، مرض قند و غیره به وجود می آید و در صورتی که اختلال بیشتر در عمل تولید مثل اتفاق افتد سرطان تولید می شود که چنگال خود را بی رحمانه دربافت های رنجور فرو می کند. بدیهی است بیماریهایی که از پخته خواری دامنگیر بشر می شوند به این دودسته که در بالا گفتیم ختم نمی شود بلکه به مضمون آن (راس کل الداءالمعده) باید معتقد بود که تمام بیماری ها از معده یعنی از تغذیه غلط ناشی می شوند با پخته خواری تمام سلولها و بافتهای بدن را آزرده و رنجور می سازیم چه همانطور که ذکر شد آن چه سلول برای تولید انرژی و تجدید بنای ما خرج کرده به او باز نمی دهیم و به عبارت دیگر به داخل او نمی ریزیم مواد غذایی پخته یعنی کشته یعنی مرده و قادر نیستند سلول را سر حال و کاملاً زنده نگه دارند. به همین دلیل دراغلب دستورهای پزشکان یکی دو ویتامین همیشه گنجانیده شده این کمبودها در کشورهای پیشرفته و خیلی متمدن که بیشتر باغذای کنسرو پخته و یخ زده سر و کار دارند بیشتر به چشم می خورد.

ویژگیهای ذیل مربوط به مزاج سرشتی افراد بلغمی می باشد.

هیکل بلغمی ها معمولاً درشت است و افرادی چاق هستند و بدن پر چربی دارند.
پوست سفید رنگ دارند و در لمس، پوست بدنشان سرد و مرطوب و نرم است.
موهای کم پشت دارند. دهانشان مرطوب است. تشنه نمی شوند. خواب آن ها سنگین و زیاد است. احساس کسلی و بیحالی دارند. تمایل به خوردن شیرینی و ادویه جات و گرمی جات دارند. در فصل زمستان خیلی اذیت می شوند. مستعد ابتلا به بیماریهای روماتیسمی و مشکلات گوارشی هستند. با خوردن سردی ها دچار مشکل می شوند. نبض ضعیف دارند. کم انرژی و کم جنب و جوش هستند و در کارها کند هستند خیلی دیر عصبانی می شوند. فراموشکار و کند ذهن هستند. افراد راحت و بی قید به اکثر مسائل هستند. همه چیز را راحت می گیرند و خود را درگیر چیزی نمی کنند. توان ریسک ندارند. بی اراده هستند . متاثر از دیگرانند. میل جنسی کم و توان جنسی کم دارند.
چندان قوی نیستند. همچنین با تأنی صحبت می کنند. اشتهایشان زیاد نیست و قدرت هضم بالایی ندارند.
سردی و رطوبت بدن توان جنسی آنها را کاهش می دهد.
بلغمی ها معمولاً افرادی آرام، صبور، تسلیم پذیر و مسالمت جو هستند، بیشتر دور اندیش و با احتیاط هستند و در انجام امور از خود شجاعت نشان نمی دهند، روابط اجتماعی آنان چندان قوی نیست و از حافظه و قدرت تمرکز بالایی برخوردار نمی باشند.
توصیه و تدابیر:
افراد بلغمی نباید سردیجات را به تنهایی میل کنند ( باید همراه با مصلحات میل شود).
حجامت نیز برای بلغمی ها بدون نظر پزشک توصیه نمی شود.
علائم غلبه بلغم:
اگر تعادل میان اخلاط و مقدار آنها یا کیفیت هر یک از اخلاط بهم بخورد، موجب بیماری در بدن می شود یا به عبارتی موجب غلبه یک خلط بر اخلاط دیگر در بدن می شود که می بایست مورد درمان قرار گیرد که در ذیل علایم غلبه خلط بلغم ذکر شده است.
•    سفیدی رنگ پوست
•    نرمی وسردی پوست
•    کندی حواس
•    زیادشدن خواب
•    مدفوع بدبو
•    فراموشی وکند فهمی
•    ترشحات پشت حلق وبلغمی وسرفه زیاد
•    ضعف هضم وآروغ ترش زدن
•    افزایش آب دهان
•    افزایش اشتها
•    تجمع چربی شکمی
•    عدم تشنگی
•    ادرار سفیدرنگ
•    احساس کسلی و بی حالی

نظریه برخی از بزرگان جهان در مورد مصرف داروهای شیمیایی

دکتر(ماسونگود) می گوید: تاثیردارو در جسم آدمی مبهم و نامعلوم است.

دکتر(کلدندر) می گوید: داروهای گوناگون پیش از جنگ و قحطی در کشورها آدمیان را نابود می کند.

دکتر(آبرگبی) می گوید: علم طب، علم حدس است نه یقین.

دکتر(ریچردکابرت) خود شخصاٌ بزرگترین پروفسور و استاد دانشگاه طب در ایالات متحده آمریکا می باشد وی اظهار می دارد در بین 1407 امراض مختلف که درعلم طب جدید نام برده شده 6 مرض به وسیله دارو قابل علاج است.

دکتر(آلمرل) که ازپزشکان سرشناس نیویورک می باشد می گوید: وضع فعلی طب طوری شده که می توان آن را یک جنون علمی دانست.

دکتر(میچل ) می گوید: در پس هرمرضی علتی و جود دارد و هیچ داروئی نمی تواند خود را به آن علت برساند.

دکتر(ودزهاچنسون) می گوید: تریاک و الکل و دخانیات به طور کلی موادمخدر رااز جامعه براندازید در عرض 48 ساعت ستون فقرات معاملات دارویی خواهد شکست.

دکتر(آلبرد) می گوید: اگر داروهای گیاهی ترکیبات الکلی در برنداشت بسیار در وجود انسانی موثر و بدون ضرر بود.

دکتر(آلبرت هوبارد) می گوید: پدرم 67 سال طبابت کرد ولی هرگزمن و برادرانم و خواهرهایم را بادارو معالجه نکرد.

دکتر(ادوارد) از پزشکان نیزاسکا، می گوید: داروی سمی بدن انسان را مسموم می سازد و داروهای غیر سمی هم در مغز و کلیه از خود اثر سوء می گذارد.

دکتر(سرویلیام) عقیده دارد که تقریباٌ کلیه زهرهای قوی در طبابت بکار می رود این سمها در بعضی از نقاط بدن به تدریج نسوج را خراشیده و آن رااز بین می برد و عمر انسانها را کم می کند.

دکتر(هامیتووال) می گوید: بر اثر به کار بردن دارو برای معالجه امراض مختصر فوراٌ داروهای حاد به کار می برند که در نتیجه قسمت اعظم امراض مزمن از این راه می گردد و معنی واقعی فاسد بر افسد همین است. زیرا برای دفع یک مرض کوچک و سهل متوسل به یک داروی سمی و مسکن ساکت کننده می شود که خود ایجاد مسمومیت می نماید. بدان ماند که چشم خود را که تراخم گرفته با یک پارچه کثیف آغشته باکثافت پاک نماییم و امید بهبود هم داشته باشیم.

بقراط درزمان خود می گفت: داروهای خود را به دور بریزید تا از چنگال امراض خلاصی یابید.

آنچه که از عمر حساب نمی شود!

اسکندر مقدونی در ضمن جهانگردی به شهری از شهرها می گذشت دید که دارای هوای بسیار لطیف و نهرهای سرشار و باغستان های با طراوت و خرم است دستور داد توقف کنند تا از مناظر طبیعی و آب و هوای آن شهر چند روزی استفاده کند. در ضمن عبورش به قبرستان آن شهر افتاد و دید روی سنگ قبرها مدت عمر افراد دوسال، چهارسال و پنج سال نوشته شده است. تعجب می کند که با این آب و هوا و مواظبت طبیعی چرا باید عمر این مردم این اندازه اندک باشد رمز این مطلب را از پیر مردی از اهالی آن شهر پرسید؟ او می گوید: طول زندگانی آن مدت را عمر خود حساب می کنیم که مصرف می شود و آن اوقاتی را که در محضر دانشمندان صرف می شود و کسب علم و دانش می کنیم از عمر حساب نمی کنیم.